×  
جستجو  
جواب سئوالات درباره زندگی و خداوند
وجود خداوند

آيا خدايي هست؟

آيا خدا وجود دارد؟ در اينجا شش دليل صريح و واضح وجود دارد تا باور کنيد خدا واقعاً آنجاست.

PDF More Share by Email Twitter Share Facebook Share WhatsApp Share

آيا مايل نيستيد براي يك بار هم كه شده كسي شواهد و مداركي را كه دال بر وجود خداوند است به شما نشان دهد؟ بدون اينكه دستان خود را پيچ و تاب داده و يا اظهاراتي از اين قبيل را بيان كند كه: «تو لاجرم مجبور هستي باور كني.» اين مقاله تلاشي خالصانه است تا از طريق ارائة دلايلي چند، وجود خدا را ثابت نمايد.

ابتدا اين را در نظر داشته باشيد كه اگر كسي حتي امكان وجود خدا را نيز نپذيرد و با اين موضوع مخالفت كند، در اين صورت هر دليلي كه ارائه شود، آن را توجيه كرده و با تعبير و توضيحي آن را مردود خواهد شمرد. درست شبيه اين ميماند كه كسي كلاً نپذيرد كه انسان توانسته است بر روي كرة ماه قدم بزند. در اين صورت هيچ فرقي نميكند كه دربارة اين موضوع چه مقدار اطلاعات به او داده شود؛ طرز فكر او تغيير نخواهد كرد. اگر به اين شخص عكسهاي مستندي از فضانوردان نشان داده شود كه در حال راه رفتن بر روي كرة ماه هستند، و يا مصاحبه هايي را كه با فضانوردان شده است به او نشان دهند و يا حتي سنگهايي را كه از سطح كرة ماه جمع آوري شده ببيند، تمامي اين شواهد و مدارك براي چنين شخصي بي ارزش خواهد بود. زيرا كه او قبلاً اين نتيجه گيري را كرده است كه انسان قادر نيست به كرة ماه برود.

وقتي كه صحبت از امكان وجود خداوند پيش ميآيد، كتاب مقدس ميفرمايد که هستند مردماني که به اندازه کافي شواهد و مدارک قانع کننده را ديده اند اما حقيقت وجود خدا را زير پا گذاشته اند. (روميان 1 : 19 - 21) از طرف ديگر كتاب مقدس دربارة كساني كه مايلند بدانند كه آيا خدا واقعاً وجود دارد، ميفرمايد: «و مرا خواهيد طلبيد و چون مرا به تمامي دل خود جستجو نماييد، مرا خواهيد يافت.» (ارميا 29 : 13 - 14) قبل از اينكه به حقايقي كه وجود خدا را در بر دارد نگاه كنيد، از خودتان بپرسيد: اگر خدا وجود دارد، آيا من ميخواهم او را بشناسم؟ اگر اين چنين است در اين جا دلايلي را مطالعه خواهيد كرد كه ميتوانيد دربارة آنها تفكر و تعمق كنيد...

1. آيا خدا وجود دارد؟ پيچيدگي سيارة ما بر يک طراح انديشمند دلالت دارد كه نه تنها تعمداً عالم هستي را آفريده، بلكه امروز نيز از آن حمايت و نگهداري ميكند.

نمونه هاي بيشماري را ميتوان ارائه نمود كه نشان دهندة طراحي خداوند است. شايد بتوان گفت كه مثالهايي از اين قبيل بيانتها است. در اين جا تعداد معدودي از اين نمونه ها را مشاهده خواهيد كرد:

كرة زمين... اندازة آن كاملاً صحيح است. اندازة كرة زمين و هماهنگي و تناسب آن با نيروي جاذبة زمين باعث ميشود كه لاية نازكي كه حاوي گازهاي نيتروژن و اكسيژن است، در فاصلة تقريباً 50 مايلي سطح كرة زمين قرار گيرد. اگر اندازة كرة زمين همانند سيارة عطارد کوچکتر بود، وجود جو يا اتمسفر در پيرامون كرة زمين غيرممكن ميشد. اگر اندازة كرة زمين همانند سياره مشتري بزرگتر بود، در اين صورت اتمُسفر تنها حاوي هيدروژن آزاد ميبود. (برگرفته از مقاله اي به قلم آر. اي. دي. کلارک، مجله آفرينش، انتشارات تيندل، لندن، 1946، صفحة 20) كرة زمين تنها سيارة شناخته شده اي است كه مجهز به جو يا اتمسفر حاوي ترکيب مناسبي از گازها ميباشد و قادر است حيات گياهان، جانوران و انسان را حفظ كند.

كرة زمين در فاصلة مناسبي از خورشيد قرار گرفته است. نوسانات دماي هوا را كه با آن مواجه هستيم و چيزي در حدود 30- درجه تا 120+ درجه است را در نظر بگيريد. اگر كرة زمين از خورشيد دورتر بود همة ما يخ ميزديم. از طرفي اگر نزديكتر به خورشيد بود، همة ما ميسوختيم. اگر كوچكترين تغييري در موقعيت كرة زمين نسبت به خورشيد وجود داشت، زندگي بر روي كرة زمين ناممكن ميشد. در حالي كه كرة زمين با سرعت 67000 مايل در ساعت به دور خورشيد ميگردد، در عين حال فاصله مطلوب خود را نيز از خورشيد حفظ ميكند... كرة زمين دور محور خود نيز ميگردد و با اين عمل اين امكان را به وجود ميآورد كه تمامي سطح كرة زمين هر روز به طور مناسب گرم و خنك شود.

كرة ماه نيز با در نظر گرفتن نيروي جاذبه اي كه دارد، در اندازة درست و در فاصلة صحيح از كرة زمين قرار گرفته است. كرة ماه باعث ايجاد جزر و مد و حركات مهمي در اقيانوسها ميشود كه در نتيجة اين حركات آب اقيانوسها راكد و ساكن نميماند و در عين حال از سرازير شدن آب حجيم اقيانوسها به قاره ها نيز جلوگيري ميشود. (برگرفته از: شگفتيهاي خلقت خداوند، انجمن علوم مودي، شيكاگو، ايلينوي)

آب... بي رنگ، بي بو و بدون طعم است. ليكن هيچ موجود زنده اي بدون آن قادر به ادامة حيات نيست. بيشترين قسمت گياهان، حيوانات و انسانها را آب تشكيل ميدهد (تقريباً دو سوم از بدن انسان از آب تشكيل شده است). در اينجا خواهيد ديد كه چرا ويژگيهاي آب، منحصراً براي حيات جانداران مناسب است:

آب داراي نقطة جوش و نقطة انجماد بسيار بالايي است. آب به ما اين امكان را ميدهد كه در محيطي كه دماي هوا نوسانات متغيري دارد زندگي كنيم و آب باعث ميشود بدن ما دماي 37 درجة خود را حفظ كند.

آب حلالي جامع ميباشد. اين خاصيت آب باعث ميگردد كه هزاران نوع مواد شيميايي مانند مواد معدني و مغذي به تمامي قسمتهاي مختلف بدن ما برسد و حتي در كوچكترين رگهاي خوني ما نيز جريان پيدا كند.

همچنين آب از لحاظ شيميايي خنثي است. آب قادر است غذا، داروها و مواد معدني را حمل کند تا در بدن جذب شده و مورد استفاده قرار گيرند بدون اينکه در ترکيب ماده اصلي تغييري ايجاد نمايد.

آب داراي خاصيت منحصر به فردي است، يعني تمايل به كشش به سمت بالا را دارد. به خاطر اين خاصيت، آب اين قابليت را دارد كه در گياهان، عليرغم وجود نيروي جاذبة زمين به سمت بالا حركت كند و آب و مواد مغذي حيات بخش مورد نياز براي گياهان را حتي در بلندترين درختان نيز فراهم سازد.

در زمستان آب از سطح به سمت پايين يخ ميزند و قابليت آن را دارد تا شناور شود، بنابراين ماهيان ميتوانند در فصل زمستان زنده بمانند. نود و هفت درصد از آبهاي كرة زمين را اقيانوسها تشكيل ميدهند. بر روي كرة ما سيستمي طراحي شده است كه نمك را از آب اقيانوسها جدا كرده و آب عاري از نمك را در تمامي نقاط كرة زمين تقسيم ميكند. با تبخير آب اقيانوسها، نمك آن باقي مانده و ابرها تشكيل ميشوند. باد قادر است تا به راحتي ابرها را پراكنده ساخته و در نتيجه آب در تمامي نقاط كرة زمين براي مصرف گياهان، حيوانات و انسان مهيا ميشود. اين يك سيستم پالايش و تامين كننده آب است كه به صورت چرخه عمل كرده و آب لازم براي بقاي حيات بر روي كرة زمين را به طور مداوم قابل استفاده ميسازد.

مغز انسان... همزمان و در آن واحد حجم شگفت انگيزي از اطلاعات را دريافت ميكند. مغز شما قادر است اطلاعاتي از قبيل رنگها و اشيائي را كه ميبينيد، دماي محيط اطراف، مقدار فشاري كه پاي شما بر زمين وارد ميكند، صداهاي پيرامونتان، احساس خشكي دهانتان و حتي نوع جنس صفحة كليد كامپيوترتان را دريافت كند. مغز شما محل تجمع و دريافت تمامي احساسات، افكار و خاطرات شما ميباشد. مغز شما در آن واحد مراقب و پيگير اعمال ديگري نيز هست كه در بدن شما در حال انجام گرفتن است، مانند الگوي تنفسي، حركات پلك، گرسنگي و حركات ماهيچه هاي دستان شما.

مغز انسان ميتواند در هر ثانيه بيش از يك ميليون پيام را دريافت كند. مغز شما تمامي داده ها را سنجيده و پيامهايي كه از اهميت چنداني برخوردار نيستد را تصفيه ميكند. در نتيجة عمل غربال اطلاعات و داده ها، براي شما اين امكان به وجود ميآيد كه در دنياي خود بتوانيد تمركز کرده و عملكردي موثر داشته باشيد. عملکرد مغز انسان با ديگر اعضاي بدن تفاوت دارد. مغز انسان داراي هوش و فراستي است که ميتواند استدلال کند، احساس کند، خواب ببيند و نقشه بکشد و قادر است با ديگران گفتگو کند.

چشم... قادر است هفت ميليون رنگ را از يکديگر تشخيص دهد. داراي قابليت تمرکز خودکار است و ميتواند همزمان با مقدار غير قابل تصور 5/1 ميليون پيام سر و کار داشته باشد. (هيو داوسون، فلسفه چشم، چاپ پنجم؛ نيويورک: مک گروهيل، 1991) فرضيه تکامل بر جهش و تغييراتي تمرکز دارد که از درون آن اورگانيزم موجود پديد ميآيد. اما فرضيه تکامل بطور کامل توضيح نميدهد که منشاء به وجود آمدن چشم و مغز چيست... به عبارتي آغاز اورگانيزم زنده از ماده غير زنده چگونه امکان پذير است؟

2. آيا خدا وجود دارد؟ عالم هستي آغازي داشته است - چه چيزي عامل و سبب آن بوده است؟

دانشمندان بر اين عقيده اند که جهان هستي ما با انفجار عظيمي از انرژي و نور آغاز شده است که اينک آن را انفجار بزرگ ميناميم. اين آغاز منحصر بفردي است که شروع تمامي چيزها را باعث شده است: آغاز جهان هستي، آغاز فضا و حتي نخستين آغاز خود زمان.

رابرت جاسترو، متخصص فيزيك نجوم، از منكرين وجود خداست كه خود سخنان خويش را توضيح ميدهد: «بذر تمامي آنچه تاكنون در جهان هستي اتفاق افتاده است در همان لحظه اول كاشته شد؛ وجود هر ستاره، هر سياره و هر موجود زنده اي نتيجه رويدادهايي است كه حركت آنها در لحظه انفجار كيهاني شروع شده است. به عبارتي، لحظه آفرينش... جهان هستي به يكباره بوجود آمد و ما نميتوانيم بفهميم كه چه چيزي سبب شد تا اين اتفاق بيفتد.» (رابرت جاسترو؛ «پيغام از جانب پروفسور رابرت جاسترو»؛ LeaderU.com؛ 2002)

استيون وينبرگ، برنده جايزه نوبل در فيزيك، توضيحات بيشتري ميدهد: «در آن لحظه انفجار، دماي عالم هستي تقريباً يكصد هزار ميليون (10 به توان 11) درجه سانتيگراد بوده است. ... و عالم هستي از نور آكنده گشت.» (استيون وينبرگ؛ سه دقيقه اول: نگاهي مدرن به سرچشمه عالم هستي؛ (Basic Books، 1988)؛ صفحه 5)

عالم هستي هميشه وجود نداشته است. آن داراي آغازي بوده... چه چيزي باعث آغاز آن شده است؟ دانشمندان هيچ توضيحي براي انفجار ناگهاني نور و ماده ندارند.

3. آيا خدا وجود دارد؟ عالم هستي به وسيله قوانين يک شکل طبيعي عمل ميکند. چرا اينگونه است؟

شايد به نظر برسد که بخش عمده اي از زندگي متغير ميباشد، اما به چيزهايي نگاه کنيد که ميتوانيم يک روز پس از روز ديگر بر روي وقوع آنها حساب کنيم: جاذبه زمين ثابت است، اگر يک فنجان قهوه داغ را بر روي پيشخوان بگذاريم، پس از مدتي سرد خواهد شد، کره زمين در هر 24 ساعت يکبار دور خود ميچرخد، و سرعت نور هرگز تغيير نميکند... سرعت نور بر روي کره زمين و در کهکشانهاي ديگر همواره ثابت است.

چگونه ميتوانيم قوانين طبيعت را که هرگز تغيير نميکنند تشخيص دهيم؟ چرا عالم هستي تا اين اندازه منظم و قابل اطمينان است؟

حتي دانشمندان بزرگ نيز معترفند که اين موضوع تا چه اندازه عجيب است. هيچ نياز و ضرورت منطقي وجود ندارد که يک جهان هستي از اين قوانين پيروي کند، چه رسد به اينکه نسبت به قوانين رياضي نيز وفادار بماند. اين شگفتي از آنجا سرچشمه ميگيرد که هيچ الزامي وجود ندارد تا جهان هستي اينگونه رفتار نمايد. تصور جهاني که در آن شرايط موجود به شکل غير قابل پيشبينانه اي لحظه به لحظه تغيير كند، و يا حتي جهاني که در آن به ناگاه چيزي به وجود آيد و يا از بين برود کار بسيار ساده اي است. (دينيش دسوزا، چه چيزي درباره مسيحيت تا اين اندازه عالي است؛ انتشارات رگنري، 2007، فصل 11)

ريچارد فيمن، برنده جايزه نوبل در الكتروديناميك كوانتومي، گفت: «اينكه چرا طبيعت وابسته به رياضيات است يك معماست... اين واقعيت كه اصولاً قوانين به هر نوعي وجود دارند خود يك نوع معجزه است.» (ريچارد فيمن، «مفهوم همه اينها: افكار يك شهروند دانشمند»، (نيويورك: Basic Books، 1998)، صفحه 43)

4. آيا خدا وجود دارد؟ کدهاي DNA رفتار يک سلول را برنامه ريزي کرده و به آن آگاهي ميدهند.

تمامي دستورالعملها، تعاليم، و آموزشها با قصد و هدفي انجام ميگيرند. کسي که يک کتاب راهنما مينويسد اين کار را به منظور خاصي انجام ميدهد. آيا ميدانستيد که در هر يک از سلولهاي بدن ما يک کد راهنما با جزئيات کامل وجود دارد که شبيه به يک برنامه کامپيوتري بسيار کوچک است؟ شايد بدانيد كه يک برنامه کامپيوتري از تعدادي ارقام صفر و يك نظير 110010101011000 ساخته شده است. ترتيب قرار گرفتن اين ارقام به کامپيوتر ميگويد که چه بايستي بکند. کد DNA موجود در هر يک از سلولهاي بدن ما بسيار شبيه به اين است. DNA از چهار ماده شيميايي ساخته شده است که دانشمندان آنها را به صورت اختصاري A، T، G و C نامگذاري کرده اند. اين مواد شيميايي در سلول بدن انسان به اين شکل چيده شده اند: CGTGTGACTCGCTCCTGAT و غيره. در هر سلول انسان تعداد سه ميليارد از اين حروف وجود دارد!!

همانطور که شما ميتوانيد تلفن خود را طوري برنامه ريزي کنيد تا در مواقع معيني زنگ بزند، DNA نيز سلول را راهنمايي ميکند. DNA برنامه اي است که حاوي سه ميليارد حرف ميباشد و به سلول دستور ميدهد که چگونه بايد عمل کند. اين يک کتاب راهنماي کامل است. (فرانسيس اس. کالينز، مدير پروژه ژن انسان و نويسنده کتاب زبان خدا، Free Press، نيويورک، 2006)

چرا اين موضوع تا اين اندازه شگفت انگيز است؟ هر کس بايد اين سوال را از خود بپرسد... اين برنامه اطلاعاتي چگونه سر از سلول انسان در آورد؟ اينها صرفاً مواد شيميايي نيستند. اينها مواد شيميايي هستند که دستور ميدهند و با جزئيات کامل قانون وضع ميکنند و دقيقاً مشخص ميسازند بدن شخص چگونه بايستي پرورش يابد.

جايي که صحبت از اين اطلاعات برنامه ريزي شده وجود دارد، دلايل طبيعي و زيست شناختي قادر به ارائه توضيح نيستند. شما نميتوانيد دستورات و اطلاعاتي چنين جامع و دقيق را در جايي بيابيد بدون اينکه کسي عمداً آن را ايجاد کرده باشد.

5. آيا خدا وجود دارد؟ ما ميدانيم كه خدا وجود دارد زيرا كه او به دنبال ما است. خداوند دائماً خود را به ما مينماياند و در جستجوي آن است كه ما به او روي آوريم.

من خود زماني يك ملحد بودم. مانند اغلب ملحدين، موضوع ايمان مردم به خدا مرا بسيار آزار ميداد. نميدانم چرا ما منكران خدا اين همه وقت، توجه و انرژي خود را صرف تكذيب كردن چيزي ميكنيم كه حتي باور نداريم وجود دارد؟! چه عاملي باعث ميشود ما اينگونه رفتار كنيم؟ زماني كه من يك ملحد بودم، غرض و مقصود خود را با كمك و حمايت از مردم فقير و بيچاره نشان ميدادم، ميخواستم از خواب و خيال بيدارشان كنم و به آنها كمك كنم تا متوجه شوند كه اميدشان كاملاً واهي و بيهوده است. اگر بخواهم صادق باشم بايد اعتراف كنم كه انگيزة ديگري نيز داشتم. در حالي كه ايمانداران را به مبارزه ميطلبيدم، كنجكاو بودم ببينم كه آيا آنها ميتوانند مرا طور ديگري متقاعد بسازند يا خير. قسمتي از تلاش و كوششم اين بود كه از موضوع مورد بحث دربارة خدا رهايي يابم. اگر ميتوانستم به طور قاطع و نهايي به ايمانداران ثابت كنم كه در اشتباه هستند، آن موقع ديگر بحثي در ميان نبود و من ميتوانستم به راحتي و آزادانه به دنبال زندگي خودم بروم.

من اين را درك نميكردم كه چرا موضوع و بحث خداوند تا اين حد بر ذهن من سنگيني كرده و فكرم را مشغول خود ساخته بود. دليلش اين بود كه خدا بر اين موضوع اصرار ميورزيد. من به اين نتيجه رسيده ام كه خدا ميخواهد تا ما او را بشناسيم. خداوند ما را با اين هدف و مقصود خلق كرده است كه او را بشناسيم. خداوند با شواهدي كه وجودش را ثابت ميكند، ما را احاطه كرده و اين پرسش را درست روبروي ما قرار داده است كه آيا او واقعاً وجود دارد يا خير. من قادر نبودم از اين فكر كه ممكن است خدا واقعاً وجود داشته باشد خلاصي و رهايي بيابم. در واقع روزي كه اين واقعيت را تصديق كردم كه خدا وجود دارد، دعاي من اينگونه شروع شد: «خيلي خوب، تو برنده شدي...» ممكن است دليل نهفته اي كه باعث ميشود منكرين خدا هنگام روبرو شدن با ايمانداران تا اين حد احساس ناراحتي و پريشاني كنند اين باشد كه خداوند فعالانه دارد آنها را تعاقب ميكند.

من تنها كسي نيستم كه چنين تجربه اي را داشته است. مالكوم ماگريج كه يك مولف سوسياليست و فلسفي است، ميگويد: «من به نوعي اين تصور و انديشه را داشتم كه در كنار تحقيق و جستجويي كه انجام ميدادم كسي در تعقيبم بود.» سي. اس. لوييس ميگويد كه به خاطر دارد: « ... شبهاي متوالي زماني كه فقط يك لحظه ذهنم از كار دور ميشد، احساس ميکردم كسي كه به هيچ عنوان مشتاق نبودم ملاقاتش كنم بي امان و پيوسته سعي ميكرد به من نزديك شود. بالاخره تسليم شدم و پذيرفتم كه خدا، خداست و زانو زده دعا كردم: شايد آن شب من در تمام انگلستان محزونترين و بيميلترين كسي بودم كه زندگياش تغيير كرده بود.»

در نتيجه شناخت خدا، لوييس كتابي با عنوان «متعجب از مسرت و شادي» نوشت. من نيز هيچ توقع و انتظاري جز اين نداشتم كه وجود خدا را آنگونه كه مستحق بود تصديق كنم. با اين حال پس از گذشت چندين ماه از محبتي كه خدا نسبت به من داشت شگفت زده شدم.

6. آيا خدا وجود دارد؟ بي شباهت با ديگر مكاشفاتي كه از خداوند به عمل آمده است، عيسي مسيح واضحترين و صريحترين تصويري است كه نشان ميدهد خداوند در پي ما است.

چرا عيسي؟ اگر به مذاهب و اديان بزرگي كه در دنيا وجود دارند نگاه كنيد در مييابيد كه بودا، محمد، كنفسيوس و موسي همگي خود را معلمين و يا انبيا معرفي كرده اند. هيچكدام از آنها ادعا نكرد كه با خداوند برابر است. حيرت انگيز است، اما عيسي اين ادعا را كرد. اين موردي است كه عيسي را از ديگران متمايز ميسازد. عيسي گفت كه خداوند وجود دارد و شما داريد به او نگاه ميكنيد. اگرچه او داشت دربارة پدر آسماني خود كه در بهشت است سخن ميگفت، اما اين سخن از موضع جدايي و دوري نبود، بلكه از موضع يك اتحاد و همبستگي نزديك و بي نظير بين تمامي نوع بشر بود. عيسي فرمود هر كس كه او را ديده است پدرش را ديده است و هر كس به او ايمان آورد به پدر ايمان آورده است.

عيسي فرمود: «من نور عالم هستم. كسي كه مرا متابعت كند، در ظلمت سالك نشود بلكه نور حيات را يابد.» (يوحنا 8 : 12) عيسي ادعا نمود كه صفاتي را داراست كه صرفاً متعلق به خداست: قادر است گناهان انسان را ببخشد، انسان را از عادت گناه كردن رها سازد، به انسان يك زندگي پر بركت ببخشد و حيات ابدي را در بهشت به انسان بدهد. برخلاف تعليم دهندگان ديگر كه مردم را متوجه سخنان خود ميساختند، عيسي مردم را متوجه خود ساخت. عيسي نگفت: «از سخنان من پيروي و اطاعت كنيد تا حقيقت را بيابيد.» عيسي گفت: «من راه و راستي و حيات هستم. هيچكس نزد پدر جز به وسيلة من نميآيد.» (يوحنا 14 : 6)

عيسي چه گواه و دليلي ارائه نمود تا ثابت كند او الهي است؟ او كارهايي را انجام داد كه ديگران قادر به انجامش نبودند. عيسي معجزه كرد. او بيماران را شفا داد... نابينايان، لنگان و ناشنوايان را شفا داد حتي چند نفر را از مردگان زنده كرد. عيسي بر روي اشياء بيجان نيز قدرت داشت... عيسي از هيچ، براي سير كردن هزاران نفر غذا به وجود آورد. او بر روي نيروي طبيعت نيز تسلط داشت و معجزه نمود... عيسي بر روي درياچه راه رفت و به خاطر دوستاني كه در درياچه داشت، به طوفان خشمگين و خروشان دستور داد تا آرام گيرد. همه جا مردم به دنبال عيسي راه ميافتادند زيرا كه او دائماً نيازهاي آنها را برآورده ميساخت و معجزه ميكرد. عيسي فرمود: «مرا تصديق كنيد كه من در پدر هستم و پدر در من است، والا مرا به سبب آن اعمال تصديق كنيد.» (يوحنا 14 : 11)

عيسي مسيح نشان داد كه خداوند ملايم و مهربان است و به خوبي از خودمحوري هاي ما و نقاط ضعف و كاستيهاي ما آگاه است. اما عليرغم تمامي اينها او مشتاق است تا با ما رابطه داشته باشد. عيسي اين واقعيت را آشكار نمود كه اگرچه خداوند به چشم يك گناهكار به ما نگاه ميكند كه سزاوار مجازات است، ليكن به جهت محبتي كه او نسبت به ما دارد نقشة خود را تغيير داد و طرح ديگري براي ما آماده نمود. خداوند خود به شكل انسان در آمد و مجازات گناهان ما را پذيرفت. آيا به نظر شما مضحك است؟ شايد، ولي بسياري از پدران بامحبت در بخش سرطان بيمارستانهاي كودكان حاضرند تا با مسرت تمام جاي خود را با فرزندشان عوض كنند، البته اگر اين امكان وجود داشت. كتاب مقدس ميفرمايد دليل اينكه ما خدا را دوست ميداريم آن است كه اول او ما را دوست داشته و به ما محبت نموده است.

عيسي به جاي ما مرد تا ما بخشوده شويم. در بين تمامي اديان شناخته شده، تنها توسط عيسي مسيح است كه شما ميتوانيد تلاش خدا را براي رسيدن و نزديك شدن به انسان ببينيد. تنها از طريق عيسي اين امكان وجود دارد كه با خدا ارتباط برقرار كنيم. عيسي ثابت نمود كه قلبي الهي و پر از مهر و محبت دارد، تمامي نيازهاي ما را برآورده ميسازد و ما را به سوي خود ميكشد. به دليل مرگ و رستاخيز مسيح، او امروز قادر است زندگي جديدي را به ما ببخشد. امروز ما ميتوانيم بخشش خدا را دريافت كرده، از جانب او كاملاً پذيرفته شده و محبت خالص و حقيقي او را دريافت كنيم. خداوند ميفرمايد: «با محبت ازلي تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم.» (ارميا 31 : 3) اين خداوند است كه عمل ميكند.

آيا خدا وجود دارد؟ اگر مايليد پاسخ اين سوال را بدانيد، در مورد عيسي مسيح تحقيق كنيد. به ما گفته شده است كه: «زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود كه پسر يگانة خود را داد تا هر كه بر او ايمان آورد هلاك نگردد بلكه حيات جاوداني يابد.» (يوحنا 3 : 16)

اگرچه خداوند ميتواند ما را مجبور سازد تا به او ايمان آوريم، اما او اين كار را نميكند. در عوض او به اندازة كافي شواهد و مدارك براي اثبات وجودش در اختيار ما گذاشته است تا با ميل خود به دعوت او پاسخ دهيم. براي مثال فاصلة دقيق و حساب شدة كرة زمين از خورشيد، خواص شيميايي منحصر به فرد آب، مغز انسان، DNA، تعداد بيشمار مردمي كه وجود خدا را تصديق ميكنند، نگراني قلب و فكر ما براي تشخيص اينكه آيا خداوند وجود دارد يا خير و ميل و اشتياق خداوند براي اينكه ما از طريق عيسي او را بشناسيم، از آن جمله اند. اگر مايليد دربارة عيسي و دلايلي كه بايد به او ايمان آوريد بيشتر بدانيد، لطفاً: ماوراي ايماني كوركورانه را ملاحظه نماييد.

اگر ميخواهيد رابطة خود را با خدا آغاز كنيد هم اكنون ميتوانيد اين كار را انجام دهيد.

اين تصميم خودتان است و هيچ اجباري در كار نيست. اما اگر مايليد تا گناهانتان به وسيلة خداوند بخشيده شود و رابطة خود را با او آغاز كنيد، ميتوانيد همين الآن اين كار را انجام دهيد. از خداوند خواهش كنيد شما را ببخشد و وارد زندگيتان شود. عيسي فرمود: «اينك بر در ايستاده ميكوبم؛ اگر كسي آواز مرا بشنود و در را باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نيز با من.» (مكاشفه 3 : 20) اگر مايليد خدا را به قلب خود دعوت كنيد ولي مطمئن نيستيد كه چگونه درخواست خود را در قالب كلمات بيان كنيد، اين دعا به شما كمك خواهد كرد: «اي عيسي، از تو ممنونم كه به خاطر گناهان من جانت را فدا كردي. تو از زندگي من آگاهي و ميداني كه محتاج بخشش تو هستم. از تو خواهش ميكنم كه هم اكنون گناهان مرا بخشيده و وارد زندگي من شوي. من مايلم تا تو را به واقع بشناسم. هم اينك وارد زندگي من شو. از تو ممنونم كه مايل بودي با من رابطه داشته باشي. آمين.»

خداوند به رابطة خود با شما به عنوان يك رابطة دائمي نگاه ميكند. بنا به اظهار تمامي كساني كه به عيسي ايمان دارند، عيسي دربارة ما فرمود: «گوسفندان من آواز مرا ميشنوند و من آنها را ميشناسم و مرا متابعت ميكنند. و من به آنها حيات جاوداني ميدهم و تا به ابد هلاك نخواهند شد و هيچكس آنها را از دست من نخواهد گرفت.» (يوحنا 10 : 27 - 28)

بنابراين آيا خدا وجود دارد؟ با نگاه كردن به تمامي اين حقايق، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه خدايي با محبت وجود دارد كه ميتوان او را شخصاً و از نزديك شناخت. اگر در رابطه با ادعاي الوهيت مسيح و وجود خداوند به اطلاعات بيشتري نياز داريد و يا سوالاتي مهم از اين قبيل در ذهن شما وجود دارد، لطفاً به ما ايميل بزنيد.

 من الان از عیسی مسیح خواستم به زندگیم وارد شود. (در ادامه اطلاعات مفیدی وجود دارد)
 من تردید دارم، خواهش میکنم که در این مورد بیشتر توضیح دهید.
 من یک سئوال دارم....

دربارة نويسنده:
براي مرلين آدامسون، به عنوان كسي كه سابقاً يك ملحد بوده است، بسيار مشكل بود كه دعاهاي پاسخ داده شده و طريقة زندگي دوست صميمي خود را ناديده بگيرد. در حالي كه مرلين ايمان و اعتقادات دوستش را زير سوال ميبرد و به مبارزه ميطلبيد، از ديدن آن همه شواهد عيني در ارتباط با وجود خدا شگفت زده شد. پس از يك سال تحقيق مداوم و مصر، او به دعوت خدا براي ورود به زندگي اش پاسخ مثبت داد. مرلين دريافته است كه ايمان به خدا با دلايل و مدارك اثبات پذير است و بسيار با ارزش ميباشد.


با دیگران سهیم شوید
More Share by Email Twitter Share Facebook Share WhatsApp Share